اگر موسوی و گروبی دستگیر شدند چکار کنیم؟ به خیابان بیاییم؟ نه، این منطقی و عاقلانه نیست اگر راهپیمایی 22 خرداد هم لغو در راستای عدم تحمیل هزینه جانی به مردم بود. خود مهندس موسوی هم بارها تأکید کردند که از راههای دیگر مطالبات خود را پیگیری کنیم. در حال حاضر مردم بیدفاع جلوی حکومت بیرحم و تا دندان مسلح چه سلاحی دارند؟ چند نفر حاضرند بیرون بیایند و کشته شوند؟ با خودمان صادق باشیم هیچ کس حاضر نیست برای کشته شدن بیرون بیاید. ما بیشماریم ولی این بیشمار بودن با دست از جان شستن تفاوت دارد. بهتر است این بیشماری در اعتصاب نمود پیدا کند. بهتر است دستگیری کروبی و موسوی را به منزله علامت شروع اعتصابات تلقی کنیم چون در اینصورت زیاد مشکل اطلاع رسانی نخواهیم داشت همه میدانند در صورت اتفاق افتادن این موضوع باید سر کار و دانشگاه نروند. با به خیابان آمدن نمیتوان با این حکومت زورآزمایی کرد ولی با اعتصاب میتوان پوزهشان را به خاک مالید. درست است هزینه مالی به مردم تحمیل میشود اما از هزینه جانی بهتر است باور کنید اگر هیچکس سرکار نرود به 10 روز نمیکشد که از پا در میآیند و با اتحاد سراسری کسی هم لازم نیست از اخراج شدن و بیکاری بترسد. هموطن اگر تو سرکار نروی میتوانی عدم اخراج سایر هموطنانت را هم تضمین کنی.
امتحان سختی است باید خودمان را محک بزنیم. ایرانی باید ثابت کند استحقاق حکومتی آزاد و دموکرات را دارد. امیدوارم رو سفید بیرون بیاییم.
Tuesday 15 June 2010
Wednesday 6 January 2010
من یک محارب هستم
من هم یک محارب هستم به سن شروع جنگ ایران و عراق...من یک محارب هستم به بلندی فریاد آزادی خواهی ملت ایران...من یک محارب هستم به سرسختی تمام فرزندان جنگ این مرز و بوم...من یک محارب هستم با دلتنگی تمام روزهایی که پدرم یک ارتشی در جبهه بود و اکنون بی ادعا روزگار می گذراند...من یک محارب هستم با اندوه پرپر شدن هموطنانم...من یک محارب هستم و سرنگونی تو را روزشماری می کنم
Tuesday 17 November 2009
تا خرند این قوم رندان خر سواری می کنند
در محرم اهل ری خود را دگرگون می کنند...
از زمین آه فغان را زیب گردون می کنند...
گاه عریان گشته با زنجیر می کوبند پشت...
گه کفن پوشیده فرق خویش پرخون می کنند...
گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا...
جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند...
وز دروغ کهنه «یا لیتنا کنا معکـ ...
شاه دین را کوک زینب را جگرخون می کنند...
خادم شمر کنونی گشته، وانگه ناله ها...
با دو صد لعنت ز دست شمر ملعون می کنند...
بر یزید زنده می گوین هر دم صد مجیز...
پس شماتت بر یزید مرده دون می کنند...
پیش ایشان صد عبیدلله سرپا، وین گروه...
ناله از دست عبیدالله مدفون می کنند...
حق گواه است، ار محمد زنده گرد ور علی...
هردو را تسلیم نواب همایون می کنند...
آید از دروازه شمران اگر روزی حسین...
شامش از دروازه دولاب بیرون می کنند...
حضرت عباس اگر آید پی یک جرعه آب...
مشک او را در دم دروازه وارون می کنند...
گر علی اصغر بیاید بر در دکانشان...
درد و پول آن طفل را یک پول مغبون می کنند...
و علی اکبر بخواهد یاری از این کوفیان...
روز پنهان گشته شب بر وی شبیخون می کنند...
لیک اگر زین ناکسان خانم بخواهد ابن سعد...
خانم ار پیدا نشد، دعوت ز خاتون می کنند...
گر یزید مقتدر پا بر سر ایشان نهد...
خاک پایش را به آب دیده معجون می کنند...
سندی شاهک بر زهادشان پیغمبر است...
هی نشسته لعن بر هارون و مامون می کنند...
خود اسیرانند در بند جفای ظالمان...
بر اسیران عرب این نوحه ها چون می کنند...
تا خرند این قوم رندان خر سواری می کنند....
وین خران در زیر ایشان آه و زاری می کنند..../ملک الشعرای بهار
از زمین آه فغان را زیب گردون می کنند...
گاه عریان گشته با زنجیر می کوبند پشت...
گه کفن پوشیده فرق خویش پرخون می کنند...
گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا...
جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند...
وز دروغ کهنه «یا لیتنا کنا معکـ ...
شاه دین را کوک زینب را جگرخون می کنند...
خادم شمر کنونی گشته، وانگه ناله ها...
با دو صد لعنت ز دست شمر ملعون می کنند...
بر یزید زنده می گوین هر دم صد مجیز...
پس شماتت بر یزید مرده دون می کنند...
پیش ایشان صد عبیدلله سرپا، وین گروه...
ناله از دست عبیدالله مدفون می کنند...
حق گواه است، ار محمد زنده گرد ور علی...
هردو را تسلیم نواب همایون می کنند...
آید از دروازه شمران اگر روزی حسین...
شامش از دروازه دولاب بیرون می کنند...
حضرت عباس اگر آید پی یک جرعه آب...
مشک او را در دم دروازه وارون می کنند...
گر علی اصغر بیاید بر در دکانشان...
درد و پول آن طفل را یک پول مغبون می کنند...
و علی اکبر بخواهد یاری از این کوفیان...
روز پنهان گشته شب بر وی شبیخون می کنند...
لیک اگر زین ناکسان خانم بخواهد ابن سعد...
خانم ار پیدا نشد، دعوت ز خاتون می کنند...
گر یزید مقتدر پا بر سر ایشان نهد...
خاک پایش را به آب دیده معجون می کنند...
سندی شاهک بر زهادشان پیغمبر است...
هی نشسته لعن بر هارون و مامون می کنند...
خود اسیرانند در بند جفای ظالمان...
بر اسیران عرب این نوحه ها چون می کنند...
تا خرند این قوم رندان خر سواری می کنند....
وین خران در زیر ایشان آه و زاری می کنند..../ملک الشعرای بهار
بررسی ریاضی یک حدیث
در کتاب معاد نوشته آیت الله دستغیب شیرازی ایشان از پیامبر اسلام نقل قول می کند که رسول خدا فرمود
هر مومن که شهید می شود در بهشت قصری انتظارش را می کشد که در آن قصر 70 حجره است و هر حجره دارای 70 تخت است و بر هر تخت 70 فرش گستراده اند و بر هر فرشی 70 حوری نشسته اند و انتظار آن شهید کشته شده در راه اسلام را می کشند.
با بررسی این سخن و با یک ضرب ساده ریاضی می توان به این نتیجه رسید که بر طبق سخنی که از رسول خدا نقل شده رقمی معادل 24010000 حوری بهشتی فقط در انتظار یک شهید اسلامی می باشد با فرض این که مساحت هر فرش حدود 6 متر مربع باشد مساحت کل فرش ها می شود 2058000 متر مربع با در نظر گرفتن 20% راهرو ها و راه پله و فضاهای بدون فرش مساحت کاخ 2469600مترمربع به دست می آید که می شود عمارتی با زیر بنای 200 متر در 200 متر و 62 طبقه به ارتفاع 186 متر پر از حوری فقط برای یک شهید اسلامی
با فرض این که شهید مورد نظر به هر حوری یک ساعت سرویس دهی نماید بعد از 2740 سالکار بدون وقفه نوبت به آخرین حوری می رسد.
هر مومن که شهید می شود در بهشت قصری انتظارش را می کشد که در آن قصر 70 حجره است و هر حجره دارای 70 تخت است و بر هر تخت 70 فرش گستراده اند و بر هر فرشی 70 حوری نشسته اند و انتظار آن شهید کشته شده در راه اسلام را می کشند.
با بررسی این سخن و با یک ضرب ساده ریاضی می توان به این نتیجه رسید که بر طبق سخنی که از رسول خدا نقل شده رقمی معادل 24010000 حوری بهشتی فقط در انتظار یک شهید اسلامی می باشد با فرض این که مساحت هر فرش حدود 6 متر مربع باشد مساحت کل فرش ها می شود 2058000 متر مربع با در نظر گرفتن 20% راهرو ها و راه پله و فضاهای بدون فرش مساحت کاخ 2469600مترمربع به دست می آید که می شود عمارتی با زیر بنای 200 متر در 200 متر و 62 طبقه به ارتفاع 186 متر پر از حوری فقط برای یک شهید اسلامی
با فرض این که شهید مورد نظر به هر حوری یک ساعت سرویس دهی نماید بعد از 2740 سالکار بدون وقفه نوبت به آخرین حوری می رسد.
Saturday 14 November 2009
Friday 23 October 2009
اتاق کار فرشتگان چه جوری خنک می شود؟
یک نفر می میرد و به جهان آخرت می رود.. در آنجا مقابل دروازه های بهشت می ایستد سپس دیوار بزرگی می بیند که ساعت های مختلفی روی آن قرار گرفته بود. از یکی از فرشتگان می پرسد “این ساعت ها برای چه اینجا قرار گرفته اند؟”
فرشته پاسخ می دهد :”این ساعت ها ساعت های دروغ سنج هستند و هر کس روی زمین یک ساعت دروغ سنج دارد و هر بار آن فرد یک دروغ بگو ید عقربه ی ساعت یک درجه جلوتر میرود”
مرد گفت :”چه جالب آن ساعت کیه؟!”
فرشته پاسخ داد :”مادر ترزا او حتی یک دروغ هم نگفته بنابراین ساعتش اصلاٌ حرکت نکرده است
وای باور کردنی نیست . خوب آن ساعت کیه؟”
فرشته پاسخ داد :”ساعت آبراهام لینکلن(رئیس جمهور سابق آمر یکا) عقربه اش دوبار تکان خورد
خیلی جالبه راستی ساعت احمدی نژاد کجاست ؟!
فرشته پاسخ داد : آن در اتاق کار سرپرست فرشتگان است و از آن به عنوان پنکه سقفی استفاده می کنند
فرشته پاسخ داد : آن در اتاق کار سرپرست فرشتگان است و از آن به عنوان پنکه سقفی استفاده می کنند
Thursday 3 September 2009
Subscribe to:
Posts (Atom)